فهرست مطالب
لذت بخش بودنِ موسیقی در اثر
گوش دادن به موسیقی، امری بدیهیست و نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که موسیقی از جمله فعالیتهای لذت بخش و انرژی زا و با تاثیرات مثبت بی شمار برای هر شخص به شمار می رود. و حال آنکه نواختن آن به انسان انرژی و شادی دوچندان میبخشد.
میتوان اقرار کرد که از جمله مواردی که هر انسانی به آن علاقه دارد موسیقی است و انسان با هر سلیقهای به دنبال موسیقی دلخواه و دلچسب خود شتافته و آن را دنبال میکند. می توان گعت علاوه بر تخصص برای متخصصین موسیقی برای افراد دیگر هم از جمله سرگرمیهایی است که از قدرت تحریک احساسات و انتقال احساسات بالایی برخوردار است و بنابراین میتواند مثلا غم یا شادی و دیگر حس ها را به ما منتقل کند.
مسئلهای که همواره برای دانشمندان نیز مورد اهمیت بوده و هست این است که چگونه موسیقی میتواند تا به این حد موجب تحریک احساسات آدمی شود؟ در پاسخ میتوان به این موضوع اشاره کرد که ممکن است این امر، کاملا به طور اتفاقی دهد. انسان در شرایط متفاوت، دریافتهای متفاوتی از محیط اطراف دارد. برای مثال آدمی در هنگام ترس و یا در هنگام برقراری ارتباط با دیگران و … احساسات متفاوتی را تجربه میکند. با توجه به همین امر میتوان گفت که قسمتهای مختلف مغز جهت برقراری ارتباط، توسط ملودی و ریتم موسیقی تحریک خواهند شد. همین موضوع، گوش دادن به موسیقی را دلپذیرتر نیز مینماید.
این موضوع را نمیتوان کتمان کرد که مغز انسان، الگوها را دوست دارد و به دنبال آنها حرکت میکند. در موسیقی نیز شنونده دائما با انواع الگوها در تماس است که درک این الگوها از طریق مغز همواره برای انسان لذتبخش است و خواهد بود.
از لحاظ علمی میتوان گفت که در هنگام گوش دادن به موسیقی، در مغز، مادهای به نام دوپامین ترشح میشود که سبب احساس رضایت و شادی میشود. در تحقیقی که به رهبری دکتر زیتور صورت گرفت، این مسئله ثابت شد که همراه با اوج گیری یک قطعه موسیقی، میزان ترشح این ماده نیز در مغز افزایش مییابد و احساساتی چون هیجان و گُر گرفتگی به شنونده القا میشود.
دوپامین مادهای ضروری برای زندگی و انجام کارهای ضروری همچون غذا خوردن میباشد. به همین دلیل نیز با گوش دادن به موسیقی، انگیزه آدمی برای انجام کارها افزایش پیدا میکند و همچنین به همین دلیل است که انسان با دنبال کردن موسیقی در واقع در تلاش برای تغذیه مغز خود است.
از آنجایی که انسان برای زنده ماندن به غذا نیاز دارد، روح و مغز ما نیز نیازمند دریافت غذای مربوط به خود برای ادامه زندگی میباشند.
تاثیر مثبت موسیقی بر روی مغز
در بالا یادآور شدیم که مغز انسان به دنبال شناسایی و رمزگشایی الگوهاست، اما برای شناسایی الگوها نیز مهارت لازم مورد نیاز است. به عنوان مثال، با استشمام بوی دود، ایدهی فرار از آتش به ذهن شما خطور خواهد کرد. موسیقی نیز به همین صورت میباشد و ما به طور مداوم ملودیها و ریتمهای احتمالی را در ذهن خود مرور کرده و یا حتی پیش بینی میکنیم.
در توضیح مطلب بالا میتوان بیان کرد که ما اگر یک توالی آکوردی (پروگرشن هارمونیک) را گوش دهیم، احتمالا ذهنمان قادر خواهد بود تا ادامهی مسیر شنیداری قطعه را برا اساس همان سیکل آکوردی تا حدودی پیش بینی کند. و جالب آن که همین امر میتواند در نقطهی مقابل در عدم برقراری ارتباط با قطعه موسیقی که تا بحال آن را نشنیدهایم تاثیرگذار باشد. به این دلیل که به دلیل ناآشنایی با ریتم و ملودی و روند آکوردیِ آن موسیقی، قادر به پیش بینی حرکت موسیقی و کشف الگوهای تشکیل دهنده آن نخواهیم بود و هنگامی که نتوانیم این الگوها را پیدا کنیم، معمولا احساس ناخوشایند خستگی و کسل بودن از آن موسیقی به ما دست خواهد داد و ارتباط خود را با آن از دست خواهیم داد.
همچنین بخوانید: انواع سازهای موسیقی
چرایی لذت از موسیقی
در زیر به مواردی چند در رابطه با دلایل لذت بردن از موسیقی اشاره خواهیم کرد:
با گوش دادن به موسیقی و دستیابی به ریتم آن، وارد فرآیندی به نام «همراهی با جریان موزیک» میشویم. و به دنبال آن اگر ضرباهنگ قطعه ساختار سریعی داشته باشد، ضربان قلب و الگوی تنفسی ما نیز به طور هماهنگ با همان ضرباهنگ ها و ریتم ها تسریع میگردد. این برانگیختگی در سیستم بدن ما، باعث ایجاد احساس هیجان میشود و در پی آن اگر موسیقی مورد رضایت ما واقع شود و آن را دنبال کنیم، این همراهی نیز افزایش مییابد.
در نظریه دیگر میتوان بیان کرد که با گوش دادن به موسیقی، قسمتی از مغز که در هنگام سخنرانی فعال میشود و تمامی احساسات سخنران و سخنرانی را جذب میکند. در هنگام شنیدن موسیقی نیز فعال شده و احساسات موجود را جذب می کند.
مثلا در حین سخنرانی اگر شخصی که سخنرانی میکند با صدایی رسا و پر قدرت به بیان مطالب بپردازد میتوان تا حدودی این برداشت را کرد که آن شخص احتمالا دارای اعتماد به نفس بالایی است. و یا در صورتی که صدای سخنران لرزان باشد، برداشت ما از سخنرانی او می تواند ترس در او میباشد.
موسیقی
شرایطی که موسیقی برای مغز به وجود میآورد نیز می توان گفت مشابه شرایط یک سخنرانی میباشد.
در واقع میتوان اذعان داشت که موسیقی نوع اغراق شدهی سخنرانی به حساب میآید بنابراین صداهای رساتر و با الگوهای ریتمیک فشرده تر و تمپو سریعتر در انسان هیجان ایجاد مینماید.
اما جالبتر آن که سازهایی چون ترومپت، ویولون و یا پیانو و … قادر خواهند بود میزان تحرک صدا را تا چندین برابر به نسبت صدای انسان افزایش دهند، زیرا آنها قادرند کیفیات متناسب با این حس را بیشتر ایجاد کنند مثلا نتهای بسیار وسیعتر در پیانو و یا قدرت و حجم صدا در ترومپت.
انسان همواره بازخوردی متناسب با رفتار و احساساتی که دریافت میکند، ارائه میدهد. پس به همین ترتیب با گوش دادن به موسیقی و ترانهای که بمانند یک سخنرانی، شاد به نظر بیاید، احساس شادی را جذب کرده و یا برعکس.
نواختن موسیقی و لذت دوچندان
با توجه به این موضوع که انسان از گوش دادن به موسیقی لذتی وصف ناشدنی دریافت میکند، حال شرایطی را درنظر بگیرید که خودِ شخص به نواختن ساز پرداخته و این احساسات را خود، به درون خود تزریق نماید. شما میتوانید با کشف استعداد خود در بهترین آموزشگاه موسیقی در کرج، به آموزش ساز مورد علاقه خود بپردازید و از نواختن ساز دلخواهتان لذت ببرید.
شما با آموزش تئوری موسیقی در ابتدایی ترین حالت آن و در ادامه آموزش سلفژ و پس از طی این دورههای آموزشی به آموزش ساز مورد علاقهتان مانند آموز پیانو، آموزش گیتار، آموزش تار و یا هر ساز دیگری بپردازید.
بهترین سن شروع آموزش موسیقی
به طور کلی میتوان خاطر نشان کرد که بهترین سن برای شروع یادگیری بین سن ۳ تا ۶ سالگی میباشد.این سن از این جهت بسیار مناسب بوده که قابلیت های ذهنی کودک در سنین سه تا شش سال در حال رشد میباشد و نیاز به چهارچوبی مناسب و اصولی و پایه ای میباشد تا ذهن کودک در آن جهت رشد نماید.
اما همواره میتوان گفت هیچ محدودیت سنی برای یادگیری موسیقی و آموزش ساز وجود ندارد.